داستان تلخ دیگری از آیریک آقایی چقوش که از زبان کسانی که خانه ای سعید آقایی چقوش زندگی نموده اند.

Diese Frau lügt,
  auch als iranische Agenten verdächtigt.

 داستان تلخ دیگری از آیریک آقایی چقوش که از  زبان کسانی که خانه ای سعید آقایی چقوش  زندگی نموده اند.

من اهل افغانستان هستم همراه با دوستم ایرانی مدتی خانه ای سعید آقای بودیم ماهیانه نفری 150 یورو میپرداختیم بابت  اجاره ای یک اتاق.

آنچه برای ما خیلی مهم بود این بود روزی در  اوائیل سال 2017 بود قرار بود آیریک همراه یک زن از اداره ای جوانان نزد قاضی بروند و با قاضی حرف بزنندبرین پیش مامانشان یا خیر.

شب قبل زهره خانم آمد تو اتاقمنون و حال خوبی بهمون داد و گفت ساعت نوه شب بیاید اتاق آقا سعید اونجا با شما کار داریم ما ترسیدیم گفتیم دارند بیرونمان میکنند و تمامی وسائل را کلا جمع کردیم ساک و وسائل را بسته بندی کردیم گفتیم اگر گفت برین بیرون آماده باشیم و شب شد و ما رفتیم پیش سعید  به بین چه چیزهای از ما خواستند؟

یک چاقویی بزرگ دادند به دست من و یکی چاقوی دیگر دراز دادند به دست دوستم  به ما گفتند چه چیزهای به آیریک بگیم و آقا سعید آیریک صدا کرد و گفت به بین این عموها دوستان من چه جیزهای از شما میخواهند؟ 

خلاصه آیریک زد زیر گریه سعید گرفتش و زدش خیلی بد جوری زدش خدای  من  خیلی دلم سوخت برای آیریک گفتم آقا سعید ترا بخدا نزنش بگذار باهاش حرف بزنیم سعید داد زد گفت هرچی من میخواهم شما باید انجام بدهید و در آن زمان مهمان از شهر بوخوم آمده بود خانه سعید و تازه مهمانها رفته بودند.

خلاصه ما اینور و آنور آیریک با چاقویی دراز و ترسناک نشستیم و گفتیم آیریک اگر بگید میخواهید مادرت را  به بینید باید خود را آماده کنید که با این چاقو شما را تکه تکه کنیم و اگر نه وقتیکه رفتی پیش قاضی بگو من مادرم را دوست ندارم و نمیخواهم برم پیشش  مادرم دوستش ندارم و آیریک با گریه و چشمانی اشکبار گفت باشد.

فرداش دو تا خانم از اداره ای جوانان کلن آمدند و با سعید کلشی حرف زدند و یکی از زنان اداره ای جوانان گفت آیریک حق ندارد بگوید به قاضی من میخوام مامانم را به بینم آیریک زیر نظر ما میباشد و ما این اجازه را به آیریک  نمیدهیم که آیریک دهانش را باز کند و چنین درخواستی از قاضی بکند.

آیریک خودش میداند دکتر هنگامه گفته است بگو فقط پدرم را دوست دارم مادر ندارم اصلا فکر کنید مادرت مرده است این گفته ای یکی از زنان اداره جوانان بود در خانه آقا سعید.

یک چیزی دیگری که شنده ایم این است که زهره خانم یک زنی است دارای سادیست جنسی میباشند چون یک شب دزدکی نگاه میکردیم که داشتند انگشت میکردند تو کون آیریک دوباره به آیریک میگفتند که آیریک هم با دست با کس زهره خانم بازی کنند و بخوارنند براش.

ما فیلمش داریم 50 بابت این فیلم میخواهیم 

اگر کسانی این فیلم را از ما بخواهند وقت بگذارند و فیلم را از ما بگیرند بخوبی نگاه کنند و مبلغ 50 یورو به ما بدهند ما  هم به کسانی این فیلم را میخواهند میدهیم.

ما دارای 6 فیلم مهم از خانه ای سعید آقایی هستیم دوتا مال کتک زدن آیریک است و 3 تای دیگرش مال مجبور کردن آیریک توسط  زهره که با ایشان سکس بکنند 3 فیلم آیریک خودش با گوشی ما که در اتاقش مخفی کرده بودیم به ما داده است

ما فیلمهای داریم از این خانواده که اگر بدست دادگاه برسد درجا از آلمان باید اخراج بشوند