måndag 27 april 2020

داستان رفتن شهرام آقایی چقوش معروف به شهرام دیوانه به پلیس آگاهیی شهریار





داستان رفتن شهرام آقایی چقوش معروف به شهرام دیوانه به پلیس آگاهیی شهریار 
دو هفته پیش در منطقه ای برد آباد شهریار داشتم رد میشدم یک دفعه شهرام دیوانه دیدم که بدوبدو دارد تند تند با خودش حرف میزند با دو فرد ناشناس دیگر به طرف اداره پلیس آگاهی شهریار برد آباد میرفتند  من از دوستم خواستم که از آقای شهرام آقایی چقوش سئوال کند چه اتفاقی افتاده  است اول جواب ندادندو بعد کمی رفتند جلوتر گفتند وطنفروشان عکس من و خانواده ام منتشر کرده اند  بر روی انیترنت به صورت توهین آمیزی . و دوستم گفت دیوانه بازی در آوردی نکند به کسی توهین کرده باشید و شهرام در جواب گفتند نخیر خودتان میدانید من کاری به کار هیچ کس ندارم.
و نمیدانم کی دست به چنین کاری زده است میکشمش هی با خودش میگفتند میکشمش میکشمش دوستم پرسید شهرام کی را میکشی؟  شهرام برگشت و گفت شیر مادرت دست بردارید من ترکم ترک میفهمید .
دوستمان گفت شهرام نکند یکی از همسادها صدای بشقابشان و یا ته دیگشان بلند بوده شما عصبانی شدید و جنگی به ره نداخته باشید که کتک خورده باشید؟
َشهرام در جواب گفت من میدانم چه کسانی دست به چنین کاری زده اند شکایت میکنم از پلیس آگاهی برد آباد شهریار 

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar