söndag 22 september 2019

سلام من اسمم مهرداد است که در اوائل سال ۲۰۰۷ این مرد نابینا با اسم سعید آقای چقوش همراه با خانمش و یک پسر کوچک از ترکیه به یونان روانه کردم.





سلام من اسمم  مهرداد است که در اوائل سال ۲۰۰۷ این مرد نابینا با اسم سعید آقای چقوش همراه با خانمش و یک پسر کوچک از ترکیه به یونان روانه کردم.
هنگامیکه وارد یونان شدیم در شهر آتن این کور زد دست خانمش را شکست و من به مافیایی آلبانی خبردادم که تا به بریم تکه تکه اش کنیم و آمدیم به بریمش خانمش اینقدر التماس نمود و گفتند اشکال ندارد که دست من را شکسته است هر چی باشد این مردی نابینا میباشد گناه دارد و پدر فرزندم میباشد ترا به خدا به بخشیدش و ما به درخواست خانمش بخشیدیمش و جان سالم به در برد. 
مدتی پیش ما بودند بعدش تحویل رضا شمالی  دادمشون که رضا شمالی  کارش پراندن مردم به سویی ایتالیا بود. در این رابطه عکس و  فیلم پیش ما میباشد هر کسی از ما از را ایمیل بنده از ما بخواهد ما تمامی فیلمهای از روزی که از استانبول به طرف یونان همراه چند خانواده ای دیگر عراقی روانه نموده ایم قدم به قدم فیلمبرداری شده اند. من یکبار بردمش بیرون داشت زنش را میزد کتکاریش کردم به خانمش گفتم امشب میکشمش این کوررا خیلی التماس نمودند خلاصه بخشیدمش
اسم کامل این مرد نابینا به شرح ذیل است.

سعید آقایی چقوش متولد١٢ اسفند  ١٣٥٥،وباشمارە ی شناسنامە ١٩٩٤٩صادره از تهران میباشد  مردی غورغور کن و حرفهای گنده گنده میزد اما اگر زنش دستش نمیگرفت سگ سرپا میخوردش.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar