fredag 27 december 2019

دادگاه فدرال المان شهر نورنبرگ افشا کرد



دادگاه فدرال المان شهر نورنبرگ افشا کرد
بیش از ۵۰ هزار ایرانی که در طول سالهای گذشته تقاضای پناهندگی انها مورد قبول واقع شده بوده بطور میانگین سالی دو بار به ایران سفر داشته اند که نشانگر این است جان انها در خطر نیست و نبوده
این لیست از افراد به سازمان ملل جهت راستی آزمایی بسیاری دیگر ارجاع شد
( به احتمال زیاد پناهندگی و اقامت آنها لغو شود)

Bemerkenswerte # Subverts
Ein Nürnberger Bundesgericht in Deutschland hat entschieden
Mehr als 50,000Iraner, die in den letzten Jahren Asyl beantragt haben, sind durchschnittlich zweimal im Jahr in den Iran gereist, was darauf hinweist, dass ihr Leben nicht gefährdet ist.
Diese Personenliste wurde von vielen anderen an die Vereinten Nationen zur Überprüfung weitergeleitet
(Wahrscheinlich wird Asyl und Aufenthalt verweigert)

torsdag 26 december 2019

من مهرداد هستم یکی از قاچاقچیان سعید آقایی چقوش بودم آنچه امروز میخواهم بیان کنم این است که سعید آقایی مدیون خانم سابقش است




من مهرداد هستم  یکی از قاچاقچیان سعید آقایی چقوش بودم آنچه امروز میخواهم بیان کنم این است که سعید آقایی مدیون خانم سابقش است.
 به من خبر رسیده است که این کورنابینا با همکاری دیپلماتهای ایرانی در آلمان توانسته است مادر را از دیدن کودکش محروم
کند .
من شاهد بودم و حاضرم شاهدی بدم که اگر زهرا خانم نبود سعید آقایی هرگز نمیتوانست به آلمان برسد.
 و اما آنچه برای من جای بسیار تعجب آور است این است که سعید آقایی بر روی وجدان خویش پاگذاشته است و گذشته را فراموش کرده است.
 من خودم میخواستم در یونان زمانیکه زهرا خانم را زد بزنمش اما زهرا خانم التماس کرد که ما هم بخشیدیمش .
 شنیده ام با همکاری اداره ای جوانان و بعضی از ترکهای مقیم آلمان و باز با همکاری سرکنسولگری ایران در فرانکفورت بچه را از مادرش گرفته اند..
و مادرش که 9 ماه و 9 روز این کودک  در شکمش بوده است و این کودک و مرد کور از فرسنکها راه  را نجات داده است تا به اروپا برسند حالا باید این جانور را شناخت که ادعای مردانگی میکرد نامردی بیش نیست و باید تف کرد تو صورتش  وچون فردی بسیار کثیف و  نامرد است.

onsdag 11 december 2019

من اسمم ملیحه است و زهره خانم که حالا اسمشون عوض نموده اند که حالا اسمشون هیلیا میباشد بخوبی بنده را میشناسند و میدانند در مورد چه قضیه ای دارم حرف میزنم اما امروز میخوام در باره زهره چمن آرا بیشتر توضیح بدهم که به علت اینکه به خانم چمن آرا توسط 4 مرد به زور تجاوز جنسی قرار کرفته است.






من اسمم ملیحه است و زهره خانم که حالا اسمشون عوض نموده اند  که حالا اسمشون هیلیا میباشد  بخوبی بنده را میشناسند و میدانند در مورد چه قضیه ای دارم حرف میزنم  اما امروز میخوام  در باره  زهره چمن آرا  بیشتر توضیح بدهم  که  به علت اینکه به خانم چمن آرا توسط 4 مرد به زور   تجاوز جنسی قرار کرفته است.
  و مورد تعرض جنسی مرگبار قرار گرفته است در ایران دچار بیماری نوروتیکی شده است  و هر زمان که کسی ضعیفتر از خودش به بیند درجا بهش حمله میکند خلاصه میخواهد از این راه عقده درونی خویش را خالی کند.
قشنگ یادمه یک روزی بارانی بود زهره خانم آمد گفت میخواهند باکرگی خود را به یک آخوند در اصفهان بفروشند  در مقابل دریافت یک مدارک معتبر دنشگاهیی که زمانیکه  زهره خانم در نیروی بسیج خدمت نموده بودند فرمانده ای زهره خانم بوده .
بعد از این قضیه زهره مدتی غیبش زد و مدتی پیداش نشد تا نزدیک به یک 6 ماه  دوباره دیدمش که سر و کله اش پیدا شد و رنگش پریده بود صورتش  لکه لکه بود ازش پرسیدم کجا بودی و چرا شکلش اینطوری شده است؟ در جواب گفتند  چون از خانواده ی جانباز هستند مدتی با بازجویان در زندانها مشغول تمرینات بازجویی بوده اند به قول خود زهره خانم ایشان با افرادی خطرناک رو برو شده اند در زندان که تسلیم ناپذیر بوده ند.
خلاصه چون رفیق بودیم خیلی چیزها را برای من تعریف میکردند و درد دل میکردند. ۴ ماه بعد زهره خانم در بیمارستان بابلکنار ملاقات نمودم رفتم پیشش گفتم زهره جان چه شده  بگو؟ زهره آهسته تو گوشم گفت بله اون ۴ مرد حرامزاده یکیشون قول داده بود با من ازدواج کند دروغ گفتند و من را فریب داد  و به منزل خودش بردند در آنجا به طور وحشیانه ای دستجمعی به زهره خانم حمله نموده بودند به زهره تعرض جنسی مرگباری نموده بودند.  و زهره شدیدا دچاره ترس و وحشت شده بودند زد زیر گریه گفت میدانید دیگر کسی من را نمیخواهد و هیچ کس دیگر  حاضر نخواهند بود با زهره ازدواج کند.
در جواب گفتم ای بابا آنها با زور بی شرفانه و غیر انسانی به شما تعرض نموده اند این چه حرفیست که شما میزنید زیاد نگران نباشید شما ماشاالله خودتون عضو نیروی بسیج هستید از چه میترسید و خودتون از خانواده ای  جانبازان سپاه هستید. زهره در جواب گفت میدانید باید میان دو الی ۳ سال زیر نظر بهزیستی باشند و دکتر به زهره گفته است ایشان دچاره اتختلالات عصبی شده اند یعنی بیماری نوروتیکی شده اند به همین خاطر باید مدتی زیر نظر بهزیستی باشند.
خلاصه ۴ سال گذشت یک روزی بهاری بود زهره را دیدم که گفت شوهر پیدا نمود در آلمان میخواهند به آلمان بروند دیگر نگفتند نا بینا هستند شوهرش و سپاه پاسداران قول داده اند در صورت تصمیم برای سفر به آلمان گذرنامه سفر به آلمان را در اختیار زهره قرار میدهند. 
و چند هفته بعد از آلمان سر در آورد و زنگ زد گفت رسیده ام الان در آلمان بر سر میبرم. 
بعد فهمیدم که این زن اگر عضو نیروهای امنیتی نباشند به این آسانی ایشان را به آلمان نمیفرستند.  بله زهره خانم دارای بیماری عقده ای شدید و همراه با جنون دو قطبی و بیماری عصبی شدید. زهره خانم هنوز عضو سپاه قدس میباشند و هر ماه در دفتر کنسولگری ایران آموزش چگونگی عسکبرداری از تجمع مخالفین میبنند 
با تشکر ملحیه شمال. 

tisdag 10 december 2019

به اطلاعات جدید دست یافته ایم که زهره چمن آرا مامور سپاه قدس مقیم آلمان در شهر کلن گردش میزند و از مخالفین رژیم به طور روزانه عکسبرداری میکند و سپس از راه تلگرام و ایمو و واتس آپ و ویچات به ایران برای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه ارسال میکنند.



به اطلاعات جدید دست یافته ایم که زهره چمن آرا مامور سپاه قدس  مقیم آلمان  در شهر کلن گردش میزند و از مخالفین رژیم به طور روزانه عکسبرداری میکند و سپس از راه تلگرام و  ایمو و واتس آپ و ویچات به ایران برای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه ارسال میکنند.
این شخص برای اینکه رده یابی نشوند هر بار از راه چتهای انترنتی مختلف عکس مخالفین را به ایران ارسال میکنند. برای نمونه روزی از راه تلگرام و روز بعد از راه ویچات و روز بعد از راه ایمو و روز بعد از راه واتس آپ و روز بعد از راه ویبر نیز عکسهای که ار مخالفین و یا موفق شده اند از تجمع مخالفین بگیرند به ایران ارسال میکنند. چون دوتا از داداشهایش سپاهیی هستند که در بالای این نوشتها عکسشون می آید

مدارک رشوه خواری در میان کارمندان اداره ای جوانان





مدارک رشوه خواری در میان کارمندان اداره ای جوانان 

من مال افغانستان هستم در خانه سعید آقایی بین4 الی 6 ماه زندگی نموده ام من و 4 نفر دیگر در خانه ایشان بودیم ماهانه نفری 100 یورو پرداخت میکردیم و کس هم مجانی بود که میکردیم زهره خانم کیر میخورند مثل اروپایی



من مال افغانستان هستم در خانه سعید آقایی بین4 الی 6 ماه زندگی نموده ام من و 4 نفر دیگر در خانه ایشان بودیم ماهانه نفری 100 یورو پرداخت . میکردیم و کس هم مجانی بود که میکردیم زهره خانم کیر میخورند مثل اروپایی شبی زهره خانم آمد پیش ما گفت نوبتی بکنین و ما نوبتی شروع کردیم به سکس با زهره سعید پرسید زهره خانم کجای زهره هنوز زیر ما بود گفت تو حموم هستم خودم میشورم الان میام عزیزم سعید گفت باشد سری هم به اتاق آیریک بزنید به بین چکار میکنند خواب است یا بیدار.
یعنی ما 6 نفر ماهی 600 یورو به سعید آقایی جقوش میدادیم برای اینکه ما هنوز اقامت آلمان نداشتیم و شدیدا نیاز به جای داشتیم برای خوابیدن.تعددی از ما در زمانیکه در شهر کولبه زندگی نموده بودند پیش سعید میخوابیدن و ماهیانه پول میدادن بهش
چیزهای که برای ما خیلی جدید بود و ناگوار بود این بود که زهره خانم بعد از اینکه با ما سکس میکردند میرفتند با کودکشان نیز سکس میکردند  ما میشنیدیم که بچه اشان میگفت آی کیرم. در اصل من و علی و امیر و حسین و شاهین و دوستان دیگر که یک اتاق از سعید آقایی گرایه کرده بودیم تنها  اتاق را کرایه نکرده بودیم بلکه کس خانمش زهره نام داشت کرایه کرده بودیم هر شب سکس هر شب بکن بکن و بخواب راحت حموم بکن کس هم بکن چی کم داشتی ها

söndag 8 december 2019

کتکاری کودک با کمربند خر به این میگن





کتکاری کودک با کمربند خر به این میگن 

پرستوی اطلاعاتی هنگامه کسرویی مقیم آلمان و ساکن کلن که همیشه به ایران در تردد میباشد نقش قاضی بازی میکنند


پرستوی اطلاعاتی  هنگامه کسرویی  مقیم آلمان و ساکن کلن که همیشه به ایران در تردد میباشند  و چندین عکمس نیز از شهر کاشان گرفته است...  در این صدا این خانم اطلاعتی و سپاه قدسی نقش قاضی بازی میکنند.  بر اساس اطلاعات بدست آمده ایشان عضو برون مرزی سپاه قدس میباشند.
بر اساس اطلاعات بدست آمده هنگامه کسروی عضو برون مرزی سپاه قدس میباشد و اطلاعات مهم در اختیار اطلاعات سپاه در خصوص خانوادهایی مخالفین رژیم ایران
 سپس در سال ۲۰۱۵ سعید آقایی چقوش دنبال یک روانشناس ایرانی میگردد که تا بتواند دروغهای خویش را علیه همسر سابقش کرده بود از راه این مامورین اطلاعات سپاه و سپاه قدس دادگاه ها و اداره ای جوانان آلمان را قانع کنند. بخشی از را رشوه و بخشی از راه و به یاری دیپلماتهای رژیم ایران و ترکهای نژادپرست مقیم آلمان به آرزوی خود برسند. خلاصه سپاه پاسداران فردمورد اعتماد خود یعنی هنگامه کسروی را به سعید آقایی چقوش معرفی میکنند.
هنگامه کسروی ترک الاصل اهل تبریز میباشد شخصی بنام علی علویی ساکن کرج و یکی  از افسران سپاه پاسداران میباشد هنگامه کسروی   را به شخصی به نام مهدی افجهی و محمد رایی معرفی میکنند سپس احمد رایی و  مهدی افجهی هنگامه کسروی را به رستم آقایی معرفی میکنند که هم احمد رایی و هم  مهدی افجهی هردو عضو سپاه پاسداران میباشند و  مهدی افجهی رئیس پیشین اداره ای بهزیستی شهریار اندیشه کرج بوده است و یکی از همتریاکیهای رستم آقایی چقوش بوده است. که مهدی افجهی نیز چون عضو اطلاعات سپاه میباشند بلافاصله هنگامه کسروی را به رستم آقایی معرفی نموده است

اعتراف به جاسوسی کردن برای رژیم ایران من مسیحی شدن شما را به ایران داده ام ساکن آلمان


اعتراف به جاسوسی کردن برای رژیم ایران من مسیحی شدن شما را به ایران داده ام ساکن آلمان من نحویی گرفتن پاسپورتت و مسیحی شدنت به ایران میدهم مقیم آلمان جاسوس آخوندهای جانی 

söndag 24 november 2019

گفتگویی اختصاصی رادیو کوچه با آقای اسکندر آبادی در خصوص زندگی خصوصی ایشان فاش نموده است ایشان با فردی دیگر بنام سعید آقایی چقوش زن مشترک دارند و ین خانم یکی از پرستوهای وزارت اطلاعات بخصوص اطلاعات سپاه میباشددر آلمان.


گفتگویی اختصاصی راددیو کوچه با آقای اسکندر آبادی در خصوص زندگی خصوصی ایشان
فاش نموده است ایشان با فردی دیگر بنام سعید آقایی چقوش زن مشترک دارند و این خانم یکی از پرستوهای وزارت اطلاعات بخصوص اطلاعات سپاه میباشددر آلمان.
رادیو کوچه ! سلام خدمت آقای اسکندر آبادی ؟که این اولین گفتگویی اختصاصی در باره کلا زندگی خصوصی ایشان تا گرفتن مدرک مترجمی در آلمان.
اسکندر آبادی! سلام خدمت دست اندرکاران رادیو کوچه  بفرمائید در خدمت هستیم.
رادیو! کوچه خیلی خوب شما اسلا زن گرفته اید ازدواج کرده اید؟
اسکندر آبادی! نخیر من فکرش هم نکرده ام و متاهل نیستم اما با دوست عزیزم سعید آقایی چقوش یک زن مشترک داریم هر وقت هوس کردم میرم با همسر مشترکم مسائل جنسی ام بر طرف میکنم یعنی زهره خانم عشقم.
رادیوکوچه! مگر میشه زن مشترک داشته باشید؟ من اولین بار است چنین حرکاتی را می بینم و میشنوم.؟
اسکندرآبادی! در این دنیا همه چیز میشه خانم سعید آقایی خانم همه ما میباشد زنی خوب که گفته هر وقت خواستی من زن شما هستم تنها زن سعید نیستم من با سعید توافق کرده ام که زن مشترک باشم.
رادیوکوچه! میشه بتوانیم با زهره خانم مصاحبه ای در این خصوص بکنیم؟
اسکندر آبادی ! بله چرا نه
رادیو کوچه! آیادوستانتان که نوبتی با این خانم مشترک سکس میکنند از همدیگر ناراحت نمیشوند معمولا سخت است برای مردان ایرانی که زن مشترک داشته باشند؟
 اسکندر آبادی! نه به هیچ عنوان  یکی یکی میرن تو اتاق با زهره خانم سکس میکنند که کارشان تموم شد نوبت دیگری میشه کاری ندارد چرا از همدیگر ناراحت بشیم ؟
رادیوکوچه! منیدانم اما بجز شما این خانم شوهرهای دیگری دارند؟
اسکند آبادی! ولله چه عرض کنم برین با خودش در این زمینه حرف بزنید و من در این باره جوابی ندارم چون زهره خانم خیلی عزیز است برام 


söndag 29 september 2019

زهره چمن آرا و مهوش سالی چگنی کوسم توپوله ۱۸ سالمه







 زهره چمن آرا و مهوش سالی چگنی کوسم توپوله ۱۸ سالمه
من اسمم عمران است اهل بابلکنار هستم صدها و هزارها بار این زهره بی همه چیز را گائیده ام از کوس و کون
من هم اسمم علی شاه کرمی است اهل خرم آباد نزدیک به 300 بار مهوش سالی چگنی گائیده ام از کوس و کون و دهان هشت بار تو کونت ننه خلخال! سر کس کلک بازی کون رو نده بر باد جای اینکه بخوای بدی بالا لنگ من بیا کسم رو بخور تا نصفه شب اگه دوست نداری من رو به تخم بابام دارم میدم بابا ... لخته لاپام کسم باد میکنه و لنگام باز اگه بهت ندم من چون کیرت اشکال داشت انگار باز گذاشتم زندان بان دم کس من باز به تو اخطار داد که تو نزدیک نشی دست نزنی به من آخه سیرابی، عقده ای، کس کش خر اگه داری و میتونی پس بکن توش چونکه من مالیدم و کسم تپل بود آره اصل حشرم من از نسل هولم! خطرناکم نیا سمت بدنم ________عفت_______ حالا مسته و کس خل و حیرونه کیر در لنگ عمه ی داغونت میگی دوستم داری پس کیر خر تو فرق سرت، توی کس کش پدر یادت میاد میگفتی دوستت دارم دستام رو توی دستات میگذارم ای کس ننت کیر تو قبرت برج میلاد توی کون جدت پسره ی احمق عنتر ان دماغ از مادر نزاییده در جهان بخواد من رو دور بزنه و مفتی بکنه اونکه جنده ست مفت میده آبجی توئه شنیدم مادرت تو اوین گیره چونکه دزدی کرده ننت دزد کیره بیا پارتیت بشم میخوای درش بیاری؟ واست دیلدو میخرم بری درش بگذاری


این پرستوی اطلاعاتی مقیم شهر کلن است که از راه کلاپ هاوس اطلاعاتی مربوط به مخالفین را به ماموران وزارت اطلاعات میدهد و برای نمونه ویب سایتهای مخالفین عکس میگیرد و برای ماموران وزارت اطلاعات میفرستند از راه همدستانش و مزدوران دیگر رژیم در آلمان آدرس مخالفین و مدیر وب سایتهای  مخالفین را پیدا میکند و سپسبه ماموران وزارت اطلاعات میدهد . بر اساس یک اطلاعات بدست آمده  این مامور با ماموران دیگر رژیم دست به سرقت نامه های شخصی مخالفین زده و سپس این اطلاعات شخصی را به ایران ارسال میکند از راه های مختلف مثل واتس آپ ایمو تلگرام و اینستاگرام فیسبوک  و کلاپ هاوس

söndag 22 september 2019

سلام من اسمم من شورش میباشد همان کسی که از پاترا این کورنابینا همراه فرزندش و خانمش به ایتالیا روانه نمودم.





سلام من اسمم    شورش میباشد همان کسی که از پاترا این کورنابینا همراه فرزندش و خانمش به ایتالیا روانه نمودم.
خلاصه این مردی روانی دروغگو بی وجدان میباشد چندباری به خانمش که اسمش زهرا بود گفتم زهرا خانم بگذار این کور را بکشم راحت خودت را روانه ای اروپا میکنم خیلی التماس نمود و خلاصه با التماس خانمش ما از کشتن این کور منصرف شدیم لان با خبر شده ایم به مردم گفته با هواپیما مستقیم از تهران به برلین آمده اند دروغگوی و بی وجدانی تا این حد من عکس درام فیلم دارم 
اسم کامل این مرد نابینا به شرح ذیل است.

سعید آقایی چقوش متولد١٢ اسفند  ١٣٥٥،وباشمارە ی شناسنامە ١٩٩٤٩صادره از تهران میباشد  مردی غورغور کن و حرفهای گنده گنده میزد اما اگر زنش دستش نمیگرفت سگ سرپا میخوردش.

سلام من اسمم رضا معروف به رضا شمالی قاچاقچی در کشور یونان هستم.





سلام من اسمم   رضا معروف به رضا شمالی قاچاقچی در کشور یونان هستم.
روزی گرم بود سال ۲۰۰۷ بود مهرداد به من خبر دادند که زن و مردی نابینا همراه یک کودک میتوانم روانه ی ایتالیا کنم. من هم رفتم جایکه سعید آقایی چقوش و همسرش آنجا نگهداری میشدند در زیر زمینی در شهر آتن . من رفتم به خانمش گفتم نانخور میخواهید به برید برای اروپا بگذار اینجا کارش تموم کنم این کور خوراک ماهیش کنم بکمش خلاصه خانمش دست به گریه زد و گفت ترا بخ خدا نکشیدش  این هرچی که باشد پدر فرزندم میباشد گناه دارد این پسره بی پدر نکنید.  خلاصه پول ازشان گرفتم و بردمشان برای پاترا اونجا دیدم خیلی غورغور میکند ولشان کردم و برگشتم جای اصلی خودم.بعد از عکسبرداری ولشان کردم 
اسم کامل این مرد نابینا به شرح ذیل است.

سعید آقایی چقوش متولد١٢ اسفند  ١٣٥٥،وباشمارە ی شناسنامە ١٩٩٤٩صادره از تهران میباشد  مردی غورغور کن و حرفهای گنده گنده میزد اما اگر زنش دستش نمیگرفت سگ سرپا میخوردش.

سلام من اسمم مهرداد است که در اوائل سال ۲۰۰۷ این مرد نابینا با اسم سعید آقای چقوش همراه با خانمش و یک پسر کوچک از ترکیه به یونان روانه کردم.





سلام من اسمم  مهرداد است که در اوائل سال ۲۰۰۷ این مرد نابینا با اسم سعید آقای چقوش همراه با خانمش و یک پسر کوچک از ترکیه به یونان روانه کردم.
هنگامیکه وارد یونان شدیم در شهر آتن این کور زد دست خانمش را شکست و من به مافیایی آلبانی خبردادم که تا به بریم تکه تکه اش کنیم و آمدیم به بریمش خانمش اینقدر التماس نمود و گفتند اشکال ندارد که دست من را شکسته است هر چی باشد این مردی نابینا میباشد گناه دارد و پدر فرزندم میباشد ترا به خدا به بخشیدش و ما به درخواست خانمش بخشیدیمش و جان سالم به در برد. 
مدتی پیش ما بودند بعدش تحویل رضا شمالی  دادمشون که رضا شمالی  کارش پراندن مردم به سویی ایتالیا بود. در این رابطه عکس و  فیلم پیش ما میباشد هر کسی از ما از را ایمیل بنده از ما بخواهد ما تمامی فیلمهای از روزی که از استانبول به طرف یونان همراه چند خانواده ای دیگر عراقی روانه نموده ایم قدم به قدم فیلمبرداری شده اند. من یکبار بردمش بیرون داشت زنش را میزد کتکاریش کردم به خانمش گفتم امشب میکشمش این کوررا خیلی التماس نمودند خلاصه بخشیدمش
اسم کامل این مرد نابینا به شرح ذیل است.

سعید آقایی چقوش متولد١٢ اسفند  ١٣٥٥،وباشمارە ی شناسنامە ١٩٩٤٩صادره از تهران میباشد  مردی غورغور کن و حرفهای گنده گنده میزد اما اگر زنش دستش نمیگرفت سگ سرپا میخوردش.

سلام من اسمم ابو عدنان عراقی هستم مدت زیادی در ایران بودم بعد از اینکه دیگر تصمیم گرفتم به ترکیه بروم و در اتسانبول با چند قاچاقاچی آشنا شدم که دیدم که پول خوبی توش هست دست به کار قاچاقچیگری نمودم .



سلام من اسمم ابو عدنان عراقی هستم مدت زیادی در ایران بودم بعد از اینکه دیگر تصمیم گرفتم به ترکیه بروم و در اتسانبول با چند قاچاقاچی آشنا شدم که دیدم که پول خوبی توش هست دست به کار قاچاقچیگری نمودم .
در شهر استانبول سکونت کردم و شبی در سال 2006 بود یعنی اواخر 2006 بود یک زن ایرانی در ترکیه بغل این و اون بودند و برای نمایندگیهای  جمهوری اسلامی علیه مخالفین جاسوسی میکردند . که اسم آن خانم افسانه محمدی بودند که شبی یک زن با یک مرد کور به من معرفی نمودند که قرار بر این بود که من پاسپورت جعلی برای این سه نفر یعنی یک کودک و دوانسان بزرگ درست کنم پولی به من دادند اون شب افسانه خانم گفتند چون مشتری براتون آورده ام باید مهمان شما باشم و مهمان من شدند .
اسم  این مرد فکر کنم سعید آقایی چقوش بود و فرزندشان آیریک و خانمش زهرا بود که در اتسانبول پیش بنده آمدند و من هم تلاش خودم را کردم تا بتوانم این سه نفر را روانه ای یونان کنم.
اما متاسفانه لورفته بودیم از این کار منصرف شدیم. و این کار را برای روانه کردن به یونان سپاردم به مهرداد عزیز همکارمان
اسم کامل این  مرد نابینا به شرح ذیل است.
سعید آقایی چقوش متولد١٢ اسفند  ١٣٥٥،وباشمارە ی شناسنامە ١٩٩٤٩صادره از تهران میباشد  مردی غورغور کن و حرفهای گنده گنده میزد اما اگر زنش دستش نمیگرفت سگ سرپا میخوردش.
همین دیوانه رفته بود به افسانه محمدی گفته بود ابوعدنان باید پولمان پس بدهد بهش گفتم میگشمت خانمش التماس نمود بخشیدمش
در صورت نیاز فیلم و تصویر در دست ما میباشد 

یک . دو آخوند ار نسل گوه



این لینک زا نگاه کنید این مزدوران سپاه را بشناسید
لینک دوم از دست ندین



مهوش سالی چگنی یکی از بازجویان زندن زنان شهر خرم آباد بوده است بر اساس اطلاعات بدست آمده مهوش سالی چگنی همراه چند نفر دیگر بازجو بوده اند و زنان زندانی را مورد شکنجه قرار داده اند مهوش سالی چگنی عضو باند آتوسا رحمتی میباشد